مگه بخشش وجود نداره

همیشه اونی که دوسش داری ازت دل می کنه. تموم شد.

این پایان قصه بود قصه ای پر از غصه بود . دلم گرفته از اینجا  از همه کس .

چی کار باید می کردم یعنی می دونید کاری ازم بر نمیومد آخه دیگه این

آخره کاری من کاره ای نبودم همه چیز به طور اتفاقی پیش اومد تا... .

 خواست خدا بود هر چند که خودم هم دخیل بودم. دیگه بوریدم از این روزگار

گرگ صفت ، تو مطلبهای بعدیم حتما خواهم گفت از این زمونه. 

 خدا کنه هر جا میره هر جا که هست سلامت و موفق باشه و همیشه آرزوم

 بوده که خوشبخت باشه.

دیگه تموم شد.

 

نظرات 1 + ارسال نظر
مدی جمعه 17 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 12:00 ق.ظ http://www.mahbed.blogsky.com

کدوم نویسنده رو بیشتر دوست داری؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد