کجاست آنکه دوباره مرا تکان بدهد؟
وچشم های خودم را به من نشان بدهد
تمام عقربه ها زنده اند و می گردند
دل من است که چیزی نمانده جان بدهد!
کجاست آنکه خودم را بگیرد از من و بعد
مرا به دست غزلهای بی کران بدهد
هنوز وقت زیادی برای ماندن هست
چه می شود که زمانه کمی زمان بدهد؟
دلم هوای رسیدن به انتها کرده.....
کجاست آنکه به من جام شوکران بدهد؟
خدای واقعی ام سالهاست گم شده است
کجاست انکه خدا را به من نشان بدهد؟
"شعراز:میثم امان
عالی بود خیلی قافیه هات ناب بود بهت تبریک می گم بازم بنویس
سلام
خسته نباشی
امیدوارم از این که از مطالبت برداشت کردم راضی باشی
جیگر طالا نگفته بودی که انقدر هنرمند بودی